سلام پسرم امروز بعدازظهر که از خواب بیدار شدی شروع کردی به استفراغ کردن فکرکنم ویروس رفته تو بدنت به باباجون تلفن زدم شب بیاد ببریمت دکتر توهم که ترسو دکتر رو ببینی کلی گریه میکنی انشالله که زودتر خوب بشی خوشگلم چون طاقت ندارم تورو تو این قیافه ببینم الانم که لالا کردی دوست دارم عسلم اینم عکس از سرم زدنت ...
سلام پسرم دیشب رفتیم خونه دایی مامان چون تازه از مکه اومده بودند رفتنی از کنار رنگین کمان رد شدیم تا رنگین کمان رو دیدی شروع کردی به گریه کردن که بری اونجا ما هم با کلک بردیمت خونه دایی حسابی خونه دایی بازی کردی بعداز شام هم اومدیم خونه لالا کردی شاید امشب هم بریم خونه عمو ناصر نینی کوچولوشون رو ببینیم فردا ناهار هم تالار دعوتیم فامیلای بابا از مکه اومدن تا پست بعدی بای بای ...